یادگاری برای تو

هر چی که گذشت

باز با آن دیگری دیدم تورا
جای قهر و اخم خندیدم تورا
باز گفتی اشتبا هت دیده ام
گفتمت باشد بخشیدم تو را
باز هم این قصه ات تکرار شد
با رقیبان رفتنت انکار شد
آنقدر رفتی که دیگر قلب من
از تو و عشق تو بیزار شد
تو را دیگر نمی خواهم
مگـو دیوانه می باشد
که دیگر خانه ات همچون
مسافــرخانه میباشد
آن رقیبان یک شبت می خواستند
زره زره پاکیت می کاستند
شب به مهمان خانه ات مهمان شدند
صبح اما از برت برخواستند
آمدی گفتی پشیمانی دگر
تا همیشه پاک می مانی دگر
اندکی از قول تو نگذشته بود
باز رفتی با رقیـبـانی دگـــر
تو را دیگر نمی خواهم
مگـو دیوانه می باشد
که دیگر خانه ات همچون
مسافــرخانه میباشد
نوشته شده در جمعه 5 آبان 1391برچسب:دیگری,سراب یادگاری برای تو,ساعت 10:3 توسط سراب| |


Power By: LoxBlog.Com